سرّ الهی بین خالــق و پیامـبرش
حقیقت محمدیه(ص)، کبریت احمر، فیض مقدس، سدرة المنتهی، قاب قوسین؛ همه الفاظی است که اشاره به مقام معنوی و جایگاه حقیقی ختم المرسلین رحمه للعالمین محمد مصطفی(ص) دارد.
هوشنگ شکری - این مفاهیم که عالمی مافوق عقول طولیه ارضی و سمایی را به تصویر میکشد بالاترین مقامی است که مخلوق توانسته حائز آن گردد و تجلی تامه اشرف مخلوقاتی را به تماشاگه عالمیان گذارد که بیان قرآنی در وصف این مقام فخر عالمیان و یگانه دوران محمد بن عبدالله(ص) بدین گونه است:«و کان قاب قوسین او ادنی» و این همان جایگاهی است که «فاوحی الی عبدک ما اوحی» پس وحی کرد به بندهاش آنچه وحی نمود. که این فرمایش قرآنی مقامی را برای ختمی مآب(ص) متصور میگردد که به حق پای استدلالیان در آن چوبین بود و افهام را یارای پی بردن به کنه آن و اوهام را قدرت تصویر آن نیست و در آن جایگاه است که کثرتها مبدل به وحدت میگردد و آنجاست که یگانه بنده حضرت حق به اندازه دو کمان یا کمتر به خداوند سبحان و معشوق حقیقی نزدیک میگردد و در حقیقت به او میپیوندد و این جایگاهی است که فرشته مقرب الهی جبرییل (بهمن یا عقل اول) نتوانست در این مقام گام نهد و ختم المرسلین(ص) را بیش از این یار و همقدم باشد.
مولوی این صحنه را به زیبایی به تصویر میکشد و عجز جبرییل را از دخول در مقام محمدی نشان میدهد:
چون گذشت احمد ز سدره و مرصدش
وز مقام جبرییل و از حدش
گفت او را هین بپر اندر پیام
گفت رو رو من حریف تو نیام
باز گفت او را بیا ای پرده سوز
من به اوج خود نرفتستم هنوز
گفت بیرون زین حد ای خوش فرّ من
گر زنم پری بسوزد پر من
حضرت محمد(ص) را جایگاهی است که همه عالم بدو مینگرند و از او بهره میجویند و از دریچه نگاه او آفریدگار عالم را میبینند و از نور حقیقت وی روشنایی میگیرند، چه دیگر در آن مقام و مرتبت لفظ «محمد» در کار نیست و حضرتش محو پروردگار خویش است و بس.
خدا بود و از من نشانی نبود
اما در قاب قوسینان گفت و شنود بین خالق و مخلوق را نه گوشی شنیده و نه دیدهای دیده و نه جانی ادراک نموده که سری است الهی بین خالق و پیامبرش محمد(ص) «فاوحی الی عبدک ما اوحی».
چون مقام محمدی بالاتر از هر موجود و هر آفریده است و یکی از نشانههای خاتمیت نیز همین اکملیت و برتریت معنوی است نسبت به تمام ابنای بشر و بر اساس همین منزلت و مرتبت روحی است که حضرت ختمی مآب(ص) توانسته که قرآن را از آسمان قدر در سینه منور خویش محفوظ و جهت هدایت زمینیان به سوی معبود ازلی و حقیقی عرضه فرماید.
آیتالله عباسعلی کیوان قزوینی درباره مقام محمدی و ختم نبوت میفرمایند: «این است رحمه للعالمین بودن محمد(ص) که اگر این شخص در عالم جسم نبود خیلی از معانی از عالم روح به [عالم] جسم نمیآمد و از آن جمله است ظهور ولایت مطلقه در دوره نبوت این بزرگوار که هیچ پیغمبری نتوانست جذب ولایت مطلقه را از غیب به شهود مطلق نماید.»
این است که وجود مبارک محمدی رحمتی است برای عالمیان و خلقی عظیم برای نوع بشر تا به ودیعت ماند این سنت تا پایان دوران برای تمام هوشمندان بشریت و آزادگان عالم که در پی حقیقت میگردند که بعد از شناخت حقیقت سر بر آستانش سایند و از انوار مشعشع حقیقت محمدیه مستفیض گردند و همچون ستون حنانه از هجرش بنالند و در جوش و خروش باشند و عرض ادب بدان ساحت پاک نمایند تا از حقایق الهی ذرهای برایشان افاضه شده و آتش عشقشان را فرو نشاند بلکه از این فرونشاندن باز شوریدگی دگر در جانشان اندازد و از شهر علم خویش بهرهای نصیبشان گرداند. شاید زبان حال شیفتگان وادی معرفت و طالبان حقیقت اینچنین باشد که:
الهی به مستان میخانه ات
به عقل آفرینان دیوانهات
به دردی کش لجه کبریا
که آمد به شأنش فرود انّما
به دری که عرش است او را صدف
به ساقی کوثر به شاه نجف
به میخانه وحدتم راه ده
دل زنده و جان آگاه ده
نظرات شما عزیزان: